چرا آسمان بعضی اوقات قرمز رنگ دیده می شود ؟
زیبایی خورشید در شامگاه بسیار جالب و دیدنی است اما کسانی که در شهرها زندگی میکنند از این زیبایی بیبهره هستند. بیگمان همة افراد چندین بار غروب خورشید را در کوهستان، کویر، کنار دریا و یا در مزرعهای دیدهاند و محو تماشای هنرنمایی و چیرهدستی طبیعت در ترکیب رنگها شدهاند. اگر از جنبه هنری و ادبی زیبایی غروب خورشید بگذریم و از لحاظ علمی این پدیده را بنگریم درک این زیبایی بطور حتم دوچندان خواهد شد.
هنگام غروب نور خورشید باید از بین تودهای از هوا و ذرات معلق در آن عبور کند این عامل سبب میشود که خورشید تار و قرمز به نظر برسد. میزان رنگپذیری به خود هوا یا تا اندازهای به آئورسلها (Aerosols ) و ذرات معلق در هوا بستگی دارد. مقدار جذب و قرمز شدن ناشی از مجموع اثر جذب واقعی بخار آب، ازون و همچنین پراکنش ناشی از گازهای جوی، آئروسلها و ذرات غبار است. آئروسلها تجمعات کوچکی از گازها و مایعات هستند که اطراف هستههای متراکم بسیار ریزی مثل ذرات غبار به هم فشرده شدهاند.
آئروسلها بقدری کوچک هستند که به مدت طولانی در جو به صورت معلق میمانند. این ذرات به کندی رشد میکنند وقتی سنگین می شوند همراه با ذرات غبار درشتتر به خارج از جو یعنی بر روی زمین فرومیریزند و ذرات آئروسل جدید تشکیل شده بطور پیوسته جای آنها را میگیرند.
بخار آبی که باعث جذب واقعی در بعضی نوارهای طول موج طیف می شود گاهی نوارهای بارانی نامیده میشوند به این دلیل که نوارهای باران اغلب نوار قرمز را جذب میکنند و تمرکز زیاد آب سبب میشود که آسمان متمایل به سبز جلوه دهد.
ازون نوارهای پخشی ضعیفی در رنگ سبز و نوارهای پخشی قویتر در ماورای بنفش دارد. دلیل اصلی آن که خورشید هنگام غروب به رنگ سرخ درمیآید این است که معمولاً بیشتر آئروسلها و گازهای جوی نورآبی را قویتر و شدیدتر از نور قرمز پخش میکنند. نور قرمز خورشید به چشم وارد میشود اما نور آبی آن در تولید رنگ آبی آسمان از بین میرود. ازون نیز به این پدیده کمک میکند.
حدود 80 درصد جو را گازهایی چون نیتروژن تشکیل میدهد. پراکندگی بواسطه این گاز به شدت طول موج بستگی دارد و به سمت نورآبی پیوسته در حال افزایش است. این پراکندگی به افتخار لردریلای که اولین بار توضیح ریاضی این پدیده را ارائه داده پراکندگی ریلای نامیده میشود. حدوداً نیمی از علت آبی بودن آسمان به دلیل پراکندگی ریلای و نیمی دیگر به علت پراکندگی ائروسل، ازون و جذب ایجاد میشود.
در آب و هوای صحرایی بخار آب کمتری وجود دارد بنابراین کمترین مقدار آئروسل در آن وجود دارد و به این خاطر آسمان کاملاً آبی بنظر میرسد. در آب و هوای شهری در مقایسه با آسمان صحرایی آسمان متمایل به سفید همراه با ته رنگ آبی کمرنگ است. در هنگام روز میدان دید افق نشانة خوبی است از مقدار قرمزی که در غروب خورشید در آن شامگاه دیده خواهد شد.
شدت نور خورشید از طلوع تا هنگام ظهر افزایش یافته و از هنگام ظهر تا هنگام غروب بتدریج افت میکند. از دید چشم ما خورشید در تمام روز تا هنگام غروب درخشندگی ثابتی دارد. کسی که موقع اعتدالین در ناحیة بیابانی به سمت غرب رانندگی کرده باشد میتواند درست در لحظة غروب تیره شدن درخشش خورشید را به چشم ببیند. دلیل اینکه بین چشم و فیلم عکاسی اختلاف وجود دارد این است که چشم بطور لگاریتمی عکسالعمل نشان میدهد ولی فیلم عکاسی بصورت خطی.
یک تغییر بینایی به مقدار یک درجه از درخشندگی برابر با 10 درجه تغییر در روی فیلم عکاسی است این یکی از علتهای باارزش سیستم تنظیم دیافراگم دوربین عکاسی در گرفتن یک عکس خوب است. تنظیم خودکار چشم با درخشندگی منظره ممکن است مورد دیگری از قضاوت اشتباه را پدید آورد که این عمل را میتوان از یک سیستم جمعآوری انرژی خورشید انتظار داشت. یک روز مهآلود یا پرغبار ممکن است به روشنایی یک روز صاف به نظر برسد. این خطای بینایی تقریباً به این علت است که آسمانی که ما هر روز میبینیم ناحیة نزدیک به افق است. خورشید در آسمان صاف درخشنده است و سایهها واضح و مشخص هستند در حالیکه این آسمان افق مایل به سفید روشن است. در روزهایی با آسمان صاف سیستم جمعآوری انرژی خورشید عالی کار میکند ولی در روزهای ابری انرژی مفید زیادی جذب نخواهد کرد زیرا سیستم جمعآوری انرژی خورشید نیز مانند فیلم عکاسی در مقایسه با چشم ما که لگاریتمی عمل میکند تقریباً خطی است.گاهی خورشید در هنگام غروب در حال فرورفتن به زیر ابرها دیده میشود اما هیچ رنگآمیزی جالبی روی ابرها دیده نمیشود این بدان علت است که فواصل خالی در بین ابرها بقدری نیست که نور خورشید از میان آنها به ابرها برسد.
در برخی جاها غروب خورشید از طلوع آن زیباتر و در برخی جاهای دیگر برعکس است بدین سبب که به محل قرار داشتن ابرها بستگی دارد. در هر ناحیه ویژگی و وضعیت هوای محلی تأثیر زیادی بردرخشندگی خورشید در هنگام طلوع یا غروب دارد.
در شهرها نمیتوان به خوبی از غروب در آسمان صاف لذت برد ولی مواقعی است که امکان داردخورشید هنگام غروب، هوای کثیف و آلوده به گرد و غبار را نیز بطور ظریفی رنگی جلوه دهد.
وقتی که آسمان صاف است در هنگام غروب، افق غربی زرد روشن است که در میان رنگ آبی آسمان روز محو میشود. وقتی سایة زمین از سمت الرأس گذشته و در آسمان غربی است، اغلب لکة زرد کمرنگ یا متمایل به صورتی میتوان مشاهده کرد که بصورت پوشش دایرهای به 20 تا 30 درجه بالای محل خورشید در زیر افق میرسد.
رنگهایی که خورشید در هنگام غروب به خود میگیرد همراه با تابش شفق ممکن است تا حدی برسد که دورنمایی پوشیده از برف را رنگی نشان دهند. زمانیکه خورشید از سطح افق پایین تر میرود و خط مرزی بین شفق و شب در قسمت غرب ناپدید میشود، سبز گوگردی تابش زرین را به سمت افق میراند. در جهت غرب اگر آن طرف افق صاف باشد نزدیک مرز نور و سایه ممکن است لکههای سرخ رنگی دیده میشود.
اکنون روشنترین ستارهها در بالای افق غربی دید، این منظره یکی از جالبترین مناظر زیبا و آرامبخش در طبیعت خواهد بود. اندکی پس از غروب خورشید، نور آبی که از ناحیة روشن جو میرسد هنوز در حدی است که با نور خورشید رسیده از حاشیة پایین ناحیة روشن درهم میآمیزد و نور ارغوانی نسبتاً کمیابی را ایجاد میکند. برای دیدن این نور ارغوانی هنگام غروب خورشید در یک آسمان صاف، یعنی حدوداً 12 دقیقه پس از غروب به 20 تا 30 درجة بالای افق غربی باید نگاه کرد.
منابع:
- Sunsets, twilights, and evening skies .
Aden & Marjorie Meinel
چرا هفت سین؟ در مورد نمادهای هفتسین
در قدیم، هفت «سینی» از دانههایی که برکت به سفرهها میآورد، میرویاندند و بر خوان نوروزی مینهادند. «سینی» معرب «چینی» است که در قدیم به طبقهای بزرگی که از چین آورده بودند، گفته میشد. احتمالا هفت «سین» بازمانده همین هفت «سینی» است و یا نمادی از «سبزه» و «سرسبزی» با گذشت زمان، هفت «سینی» با هفت میوه یا گل یا سبزی که با «سین» آغاز میشوند و هر یک نشانه ای از باروری و تندرستی هستند، تلفیق شده است.
این هفت «سین» کدام اند و هر یک نماد چیست؟ «سبزه» نودمیده است، «سنبل» خوش بر و خوشبو، «سیب» میوه بهشتی و نمادی از زایش، «سمنو» مائده تهیه شده از جوانه گندم که یادآور بخشی از آیینهای باستانی ایران است، «سنجد» که بوی برگ و شکوفه درخت آن محرک عشق و دلباختگی است، «سیر» دارویی برای تندرستی، «سپند» به معنی «مقدس» که دورکننده بیماریها و دافع چشم بد است.
امروزه، برخی اقلام سفره هفت «سین» فراموش گشته و یا «سین»های آن در برخی خانواده جا به جا گشته است. مثلا گذاشتن «سرکه» نماد ترشی و «سماق» نماد بیکاری و سماق مکیدن روی سفره هفت «سین» مناسبت ندارد.
علاوه بر «سینها» بر این سفره آینه نیز میگذاریم که نور و روشنایی میتاباند، شمع میافروزیم که روشنایی و تابش آتش را به یاد میآورد و شاید بازمانده جشن سوری و جشنهای آتش باشد؛ تخم مرغ که تمثیلی از نطفه و باروری است. کاسه آب زلال به نشانه همه آبهای خوب جهان و ماهی زنده در آب، به نشانه تازگی و شادابی؛ عسل و نقل و شیرینی و دیگر چیزهایی که بنا به رسم خاص هر شهر و روستا و خانواده ای بر این سفر میافزودند. گذاشتن چند شاخه بیدمشک روح افزا نیز بر زیبایی سفره میافزاید.
وجود قرآن یا دیگر کتابهای دین بر سر سفره هفت «سین» برای راندن دیوان و شیطان از محیط خانه است. گذاشتن نمونه ای از غلات (معمولا نان و برنج) و حبوبات و همچنین در برخی خانوادهها گذاشتن شیر و فرآوردههای شیری به نشانه تضمین برکت خانه متداول است.
در برخی خانوادهها، به ویژه در میان هم میهنان زردشتی، هفت «شین» نیز معمول است که باید ناشی از شبیه سازی «شین» با «سین» باشد و نیز شاید به این دلیل که شهد و شکر از دیرباز از بنیادیترین مائدههای این خوان بوده اند.
حتی از هفت «میم» نیز سخن گفته اند که برخی مرغ، ماهی، ماست، مویز و ... بر خوان نوروزی میگذاشتند.
روی هم رفته، هفت سین نوروزی در جاهای متفاوت به شکلهای متفاوت برگزار میشده است که برخی نمونههای آن در نوروزنامه آمده است.
این اقلام و مراسم هیچ گاه در طول تاریخ ثابت نبوده اند. بستگی به شرایط، قومیتها، باورها و اعتقادات دارد حتی برگزاری این مراسم در هر خانواده متفاوت است. اصولا چرا باید این مراسم در نقاط مختلف ثابت باشد؟ هر کسی به شکلی برگزار میکرده، گاهی هدفهای سیاسی پشت قضیه بوده است و گاهی اهداف دیگر. نمیتوان گفت مراسم سال نو و هفت سین از اصلی آمده و دگرگون شدهاند. بلکه در طول تاریخ شکل گرفته اند و مردم هم به دلایل مختلف آنها را سالها حفظ و برگزار کرده اند.
تنها چیزی که شاید در این مراسم ثابت مانده است، عدد «هفت» آن باشند که با هفتم بودن جشن نوروز در اعیاد هفتگانه واجب توجیه میشود. به نظر زنده یاد دکتر «مهرداد بهار» اسطوره شناس فقید، شاید این عدد «هفت» با هفت سیاره نیز ارتباط داشته باشد که تصور میشد سرنوشت بشر در دست آنها است و این امر در تقدس عدد هفت موثر بود. شاید تصور میشد که اگر کسی هر هفت تا را در اختیار داشته باشد و نظر لطف هر هفت سیاره را به خود جلب کند، خوشبخت خواهد بود.
نماد شناسی هفت سین:
سنجد ( Sorb ): نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت
سمنو (Samanoo ): نماد خوبی برای زایش گیاهی و بارور شدن گیاهان
سبزه (Verdure ): موجب فراوانی و برکت در سال نو شود، رنگ سبز آن رنگ ملی و مذهبی ایرانیان است.
سیب سرخ (Red Apple ): نمادی است از باروریو زایش
سماق (Sumac ): برای گندزدایی و پاکیزگی
سیر (Garlic ): برای گندزدایی و پاکیزگی
سرکه (Vinegar ): برای گندزدایی و پاکیزگی
قرآن(Quran): کتاب مقدس هر آیین
تخم مرغ (Eggs): از نوع سفید یا رنگی نمادی است از نطفه و نژاد
ماهی سرخ (Gold Fish): ماهی یکی از نمادهای آناهیتا فرشته آب و باروری است و وجود آن باعث برکت و باروری میگردد.
سکه (Silver & Gold Coin): موجب برکت و سرشاری کیسه است
نقل (Comfit ): نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت
شیرینی (Sweets ): نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت
آجیل (Nuts): نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت
اسپند ( Wild Rue): در زمانهای قدیم مقدس بوده و در رسمهای نیایشی بکار برده میشده.
انار (Pomegranate): پردانگی انار نشان از برکت و باروری است.
منابع:
- آموزگار، ژاله؛ نوروز، کلک، ش 24-23، بهمن و اسفند 1370، صص 19-31.
- بویس، مری؛ «جشنهای ایرانیان»، ترجمه همایون صنعتی زاده، سروش پیرمغان.
- (یادنامه جمشید سروشیان)، به کوشش کتایون مزداپور، تهران: انتشارات ثریا، 1381. - بهار، مهرداد؛ جستاری چند در فرهنگ ایران، تهران: فکر روز، 1374.
سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی مبارکباد .